بی همگان

چه رنجی ست لذت ها را تنها بردن
و چه زشت است زیبایی را تنها دیدن
و چه بدبختی آزار دهنده ای ست تنها خوشبخت بودن
"علی شریعتی"

رنج نامه

شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۳۴ ب.ظ

هو

-

 

امروز که دختر جوانی برای نظرسنجی و مصاحبه درمورد انتخابات ریاست جمهوری سوال پیچم کرد، به یاد زمستان 90 افتادم که خودم برای یکی از سایت های خبری پرسشگری می کردم برای انتخابات مجلس. همه ی فحش هایی که از ملت خوردم یادم آمد! همه ی درددل هایی که با پرسیدن یک سوال کوتاه ازشان، باید می شنیدم. که انگار من نماینده مستقیم خدا روی زمینم که میتوانم مشکلات شان را حل کنم.! همه ی بی محلی ها و بی تفاوتی ها توی ذهنم رژه رفت. آن پسر جوانی که توی پارک ازش سوال پرسیدم هم یادم آمد، که وقتی پرسیدم به چه کسی رای می دهی؟ در جواب گفت به هرکس که شما انتخابش کنید!

همه ی سختی ها و شیرینی های کارم برایم تداعی شد. و وقتی امروز خستگی ناشی از همان سختی هایی که خودم چشیده بودم را توی چشم های دختر جوان دیدم، در کمال مهربانی و احترام تحویلش گرفتم و بعد از رفتنش از اعماق ِ ته ِ دل م از خدا خواستم مردم را به یک سری رفتار ها و فرهنگ ها تربیت کند.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۰۴
بی‌ همگان

نظرات  (۶)

سوال انحرافی: خب حالا شما چی جواب دادید به پرسش‌گر!

نکته‌ی غیرانحرافی: 
من نمی‌خوام جسارتی محضر جماعت نسوان بشه خدای‌ناکرده، اما چون شما دعا کردید برای تربیت و ارتقاء فرهنگ جامعه، منم دلم می‌خواد دعاتون رو تکمیل کنم: «خدایا جامعه‌ی ما رو جوری تربیت کن که پرسش‌گری خانم‌های جوان رو برای امور تحقیقاتی این‌چنین پسندیده و ایده‌آل نداند. جوری تربیت کن که خود زنان خوب و کامل و بی‌همتای جامعه‌، این جور مشغولیت‌ها (و اشتغال‌ها) را دون شان خود بدانند. که نتیجه‌اش در فرهنگ رفتاری مردم جامعه (مثل آن پسر بی‌چشم و زو) نمایان شود»
پاسخ:
با نکته ی غیر انحرافی تون کاملا و یقینا موافقم.
خود من هم اون کار رو برای اینکه به درسم مربوط می شد و کمک زیادی بهم میکرد پذیرفتم(و البته علاقه ی زیادی که داشتم و دوس داشتم برای یک بار هم که شده تجربه کنم) وگرنه اگر قرار بر این بود که به عنوان کار جدی(شغل) بهش نگاه کنم، عمرا و ابدا زیر بار ش نمی رفتم. و به قول شما واقعا دون شان خودم می دونم. همون طور که بعد از اون پروژه چندین و چند بار باهام تماس گرفتن و نرفتم.

- ازتون ممنونم که باعث شدید این نکته این جا گفته بشه. -

سوال انحرافی تون هم که ینی واقعا جواب ش از قیافه م معلوم نیس؟!
انقد بدم میاد از این دخترا که... ـ نیش خند ـ
پاسخ:
منم از شما بدم میاد! :دی
اگر سرویس دهنده ی وبلاگ تان امکان نظر دادن درمورد کامنت ها را داشت، پاسخ تون به کامنت م.شریفی لایک ها می خورد خانم سعادتمند.
پاسخ:
ولی من اینطور فکر نمی کنم. خیلی ها با این عقیده مخالف اند.

واقعن این چه وعض مملکته آخه؟

این بود اون آرمان های ما؟

این بود حاصل خون امام و شهدا؟

:|

پاسخ:
ظاهرا که همینا بوده آرمان هامون!
۰۶ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۵۳ خارج ازچارچوب
درست میشود ان شا الله ...
۰۷ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۴۲ خارج ازچارچوب
خدا بخواد درست میشه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">