بی همگان

چه رنجی ست لذت ها را تنها بردن
و چه زشت است زیبایی را تنها دیدن
و چه بدبختی آزار دهنده ای ست تنها خوشبخت بودن
"علی شریعتی"

Title-less

سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۱، ۰۷:۵۰ ب.ظ
هو

_________

نمی دانم کلید موفقیت چیست. اما کلیـــد شکست این است که تلاش کنی همه را راضی نگه داری.

«بیل کازبی»




صرفا جهت غر زدن:

درس خواندن چقدر غم انگیز است

در اتـاقـی کـه از تـو خسـته شـده

درک مـفــهـوم هـای بـی مـعــنـی

زل زدن بـه کـتــاب بـسـتــه شـده

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۰۳/۲۳
بی‌ همگان

نظرات  (۴۲)

امرزو تولد محمد بود..
باید براش می نوشتم.
باید براش بنویسم.
از «برادر» نوشتن هیچوقت دیر نیست.
سلام علیکم مه تاب اینا
چطورین اینا؟
خوب شد شما نوشتین اینا!
کلید موفقیت تو چی بود ؟
اصن این فصل امتحانا رو هر کسی یه اثر سوئی میذاره !
خو می بستی دیگه کامنت دونی رو!! + فوش
پاسخ:
والا! + فوش
همون فوش قبلی + فوش جدید تر

تولد داداشتم مبارک برو بهش بگو + نگاه مرموز
پاسخ:
اتفاقا قصد ازدواج داره!
برای موفقیت نمی‌توانم به شما دستور العمل بدهم،
اما اگر میخواهید، دستورالعمل شکست این است : "طوری رفتار کنید که همه از شما راضی باشند."

-- هربرت بایارد سوئوپ

+توی پستای این وبلاگ نزدیکای امتحانای ترم اول و دوم:‏)‏ که میشه حرف محمد پیش میاد و این جفای ایست به برادرمان.
پاسخ:
اوهوم. تازه الان که یه اتفاقاتی افتاده که باید بیشتر براش باشم..
بعد ازامتحانا
بچه ها میگن
آخی گریه کردی؟
نگران نباش درس میشه.
ولی این دل من است که اشکالود است
اشک آلود از این ترسا
ترس تغیر نقش
من دچارفشار نقشها شدم
من دچار تعارض نقشها شدم
من امروز امتحان جامعه شناسی داشتم
پاسخ:
من قلبا شاد میشم اگر فشار فقط از جانب درس ت باشه.
۲۳ خرداد ۹۱ ، ۲۱:۱۴ زهرا(رها)‏
این نیز بگذرد
...
و برادر،خواهر میخواهد.
۲۳ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۰۷ آنتی بیوتیک
از ته قلب خوشحالم که امتحان ندارم!!
.
.
امیدوارم که امتحانای تو و بقیه بروبچزی که امتحان دارن هم بزودی با موفقیت کامل تموم بشه.
4صب بیداری؟
پاسخ:
زندگی م اونورکی شده! شب زندگی. روز خواب.
اصن این پشت کوههارو میبینم یاد سربازی میفتم...
درس خوندن از سربازی که بهتره...
پاسخ:
والا من بعید میدونم. اینطور که ایشون از سربازی تعریف میکنن
چرا اینقدر گوشیات خاموشن؟
پاسخ:
شما؟
هیچ کدوم از کامنت گذاران محترم قبلی آدرس نداشتند !!!
من اسمش را می گذارم , شخصیت فراری در دنیای مجازی

شاعر هم شده اید به سلامتی ؟
پاسخ:
درمورد کامنت گذاران هم باید بگم این ها غریبه نیستن یا فراری. چون هویت شون برای دیگران شناخته شده س دیگه آدرس شون رو نمیذارن.
من کلاً با غر زدنای تو حال می‌کنم
حتی وقتی ورژن‌ش به شعر و قافیه تغییر پیدا می‌کنه!
پاسخ:
هرکی ندونه فک میکنه من همش دارم غر می زنم.!
دو سال دیگه می گی: ای جووونی کجایی که یادت بخیر!
پاسخ:
جوونی شاید یادش بخیر باشه ولی این درسای ما عمرا خیری واسه مون نداره که بعدا بخوایم حسرتشو بخوریم!
فصل سبز امتحان
شب های داغ جزوه خوری
روزهای پاییزی برگه پر کردن
غروب برفی مشروطیتــــ... البته مشروطه ی مشروعه !
سال سوم فارغ التحصیلی و یادش بخیر گفتن های الکی
پاسخ:
رکورد چهارصد صفحه در یک شب تا صبح رو زدم! واسه خودم رکورده البته! احتمالا دانشجوهای توانمندتر از منم هست!
قیاس ناپذیری پارادایم های علمی ... ک و هـ ن ... صرفا جهت حال گیری
۲۴ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۰۸ زهرا رجایی
زهره خیلی جالب روحت شاد میشه وقتی میشه
دوس دارم...
خودمم الان که فک کردم دیدم چه جسارتا!
فک کن طرف زل زده توو چشمات و میگه اونو نگو، میگم اینو نگم؟؟!
دقیقا فک کرده من از پررویی و به قصد اذیتش گفتم! ولی اینجوری نبود واقعا
ولی الان هم حتی روحم شاد نمیشه
حتی همونقدر اونشب تو.
چون با تمام وجود دلتنگ و غمگینم... و نـ؟میدونی چرا....

پارکو شدیدا هستم
خنده ی بلند هم که باید موقعیتشو پیش بیاری یا بیاره!(میدونی که کی رو میگم؟! همون بنده خدا!)

راستی
این کلید موفقیت عالی بود
عالی.
شنیده بودما، ولی الان خیلی به درد خورد.
راستی تر
این صرفا جهت غر زدن از خودته؟
آخه مرحوم ساناز بهشتی هم یه همچین چهارپاره ای داره
البته اون نوشته:
«درس خواندن چقدر غمگین است.»
چون با «غم انگیز» وزن خرابه خب!

من که در باب امتحانا یه شعر گفتم و همونو به قدر حلوا دوسش دارم و داریم!
البته یه شعر دیگه هم گفتم که فرم کلی ش شب امتحانه
ولی اون بلنده
نمیتونم بکامنتمش الان
البته یکی دیگه هم گفتم! کلا زیاد با این پدیده مشکل دارم!

دوست دارم
و به امید پایانی امتجانا و دیدار در یک روز گرم و گند تابستان
با عشق و نکبت

کاش بچه ها هم بیان
۲۴ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۱۱ زهرا رجایی
راستی زهره
الان یه لحظه به دلم افتاد ازت تشکر کنم
بخاطر زحمتایی که واسه وبلاگم کشیدی اون شب
و هم بخاطر اینکه اصلا جلوی شکهای من ایستادی و نذاشتی من بازم بمونم توو تعلیق و اینا...
یه جورایی تو و نیلو اصول عملیه ی من بودید!
درسته که معلوم نیس وبلاگ داشتن بهتره یا نداشتن
ولی به هرحال شما منو از بلاتکلیفی درآورید
و اون دنیا یا تو همین دنیا اگه از وبلاگ دشمنم پشیمون بشم تقصیر شماهاس!
و من عقوبت نخواهم شد!



پاسخ:
فقط همین طوری جبران میشه!!
۲۴ خرداد ۹۱ ، ۱۵:۴۰ زهرا رجایی
درمورد شعره که خب یه سرچ کن دختر!
ولی به احتمال زیاد مال خودشه...
البته با «غمگین».

ولی کتابو حرفشم نزن!
میدونی که از بچگی دلش میخواد به کی تقدیم شه...

پاسخ:
آره بابا! میدونم. ولی مجوز نمیگیره ها! گفته باشم!
درس خوندن برای دانشجوای شب امتحانی غم انگیزه!!!
پاسخ:
ولی بنظر من درس همه وقت غم انگیزه که یه دانشجو رو شب امتحانی میکنه! وگرنه که در طول ترم میخوند!
خلاصه این که من نه مطلب نوشته‌ شده توسط شما و نه عنوان‌ش بی‌احترامی نکردم.
محضِ توضیحِ بیش‌تر!
.
همین. من به اندازه‌ای که باید به خودم اعتماد دارم. نه بیش‌تر.
پاسخ:
قبول. حل شد.
خداییش یاد غر زدنای اون روزت میفتم میمیرم از خنده!!!
یادته دلت میخواست روی زمین دراز بکشی؟!!!
پاسخ:
اون روز کلا فرق می کرد! دلم میخواست شما ها رو هم کف زمین دراز کنم!
۲۴ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۴۷ زهرا(رها)‏
یه سری بزن به وبم ؛دلش برات تنگ شده
پاسخ:
من دلم برای خودت تنگ شده..
بابا جان میگه سنگر کندن ناخوناشون کنده شده!!! ینی تو انقد فلانی که درس خوندن واست سخت تره!!!!!!!!!!
پاسخ:
دقیقا همون قدر فلانم!
سلام
جمله جالبی بود.
تازه فهمیدم چرا همیشه در حال شکستم!
یا علی
جزو پرتغالیا هم نیستیم..
پاسخ:
ها؟
من با سجاد موافقم. اصن هرکی آدرس نمیذاره خیلی....
(دیگه جای خالیو خودتون با توجه به سطح سلیقه و ادبتون پر کنین)
پاسخ:
ایرادی نداره که؟!
بعد 7 سالگی امسال اولین خردادی هست که امتحان ندارم
البته دوست ندارم سال دیگه هم همین اتفاق بیوفته و من خرداد بی امتحان داشته باشم..
پاسخ:
الان شما داغی، نمیفهمی! وگرنه خرداد بدون امتحانش خوبه.
من بیشتر به کتاب باز و نوشته هاش زل می زنم.
پاسخ:
خب این حالت، یه ورژن داغون تره!
۲۷ خرداد ۹۱ ، ۰۴:۰۵ زهرا(رها)‏
جناب سجاد و سرکار بهار
کسی که آدرس نمیزاره ینی با اینجا انقدر خونه یکیه که نیازی به گذاشتن آدرس نداره
پاسخ:
باید بک گراند موبایلمو ببینی!
لایک ...
جهت خسته نباشید از خواندن های چهارصد صفحه ای ...
پاسخ:
با هیچ لایکی خستگی ش در نمیره لامصب!
۲۷ خرداد ۹۱ ، ۲۱:۱۱ فاطمه.جریان
این شعره خیلی به دلم نشسته.شاعری گم شده در شهر تو باید باشی ...بقیه ش نمی دونم:((((((((((((((((:
پاسخ:
ناراحتی نداره عزیزم. بقیه شم پیدا میشه ایشالا
همه ی اینا جمع میشن سر جلسه ی امتحان از تمام منافذمون میزنن بیرون ...
پاسخ:
دقیقا چیا از کجا میزنن بیرون؟!
۲۸ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۰۷ زهرا رجایی
از چشم هات مست و خرابم، شب ها نمی شود که بخوابم
بدجور می دهند عذابم اجزای گریه دار تو در کل...
(سید مهدی موسوی)
-برای پست آخر، با عشق و نکبت-

راستی درخصوص مسئله ی آدرس گذاشتن و نگذاشتن و اینا
منم با اینجا خونه یکی ام
ولی خب نمیتونم هر بار که آدرسمو پاک کنم که!
چون هست اونجا.
ضمن اینکه دلیلی هم نمی بینم.
به نظرم فرقی وجود نداره...
ما کلا هستیم اینجا
حتی اگه نباشیم

نه؟
پاسخ:
آره.
آخ، جون می‌ده این شعرِ‌ بالایی رو با سه تار و طبقِ مانیفستِ آوازیِ نام‌جو بخونی. آخ، جون می‌ده. شما که نمی‌فهمید من چی می‌گم. فقط خودم می‌فهمم.
.
آخ، جون می‌ده با آخ‌جون می‌ده فرق داره ها!
پاسخ:
اونم که بله! فرق داره. گرچه میشه یجورایی بهم ربطش داد.!
۲۹ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۵۵ فاطمه.جریان
شهر من رو به زوال است تو باید باشی
دل من زیر سوال است تو باید باشی
فال حافظ زدم آن رند غزل خوان میگفت
زندگی بی تو محال است تو باید باشی

دیشین دیرین.دیدی پیدا کردم یه کم فرق داره اما این پدر مادر دارتره
پاسخ:
اصن از اون موقع تو فکرت بودم! گفتم کاش زودتر پیدا شه!،دیگه غصه نخوری!
مگه این‌جا حمومه؟
.
بسته‌گی داره بعدِ اون فعله چی بذاری.
پاسخ:
دیگه وارد جزئیات نمیشیم. خوبیت نداره!
عزیزم من که از این که بقیه شعر رو بلد نبودم ناراحتی نداشتم به خاطر هم حسی با شعر شما و این که من هم از دست درسا عاجزم اون شکل ادم غمگین رو گذاشتم.:)
پاسخ:
خب الحمدلله
سلام
آقا عیدتون مبارک باشه.
دعا بفرمایید
یاحقش
پاسخ:
:)
منظورم حمام مردانه بود.
۰۸ آبان ۹۱ ، ۲۱:۵۰ فاطمه.جریان سر به نیست شده.
ببین من هر وقت می آم وبلاگ تو احساساتم فوران می کنه، مثل الان.می دونی چرا؟نمی دونی.چون هیشش کی نمی تونه بفهمه.همش یاد یه نفر می افتم.کاش می شد آدرس وبت تغییر می کرد تا من سالی یک بار هم نتونم بیام.
خدا خفت کنه وبلاگ بی همگان:(((((((

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">