بی همگان

چه رنجی ست لذت ها را تنها بردن
و چه زشت است زیبایی را تنها دیدن
و چه بدبختی آزار دهنده ای ست تنها خوشبخت بودن
"علی شریعتی"

مکاشفات!

سه شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۰، ۰۹:۲۲ ب.ظ
هو

________

با فشار ِ 7 روی 6، توی تنهایی، می شود «سمنو» را به «عشق» ربط داد!



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۰/۱۱/۰۴
بی‌ همگان

نظرات  (۲۷)

یعنی چی الان؟!
اوی دختر! جمع کن خودتو.. چت شده؟!!!
پاسخ:
والا ما هی خودمونو با کاردک جمع میکنیم، دوباره یکی پیدا میشه پخش زمینمون میکنه!
خیلی خوب بود...
سمنو از کجا آوٌردی؟؟؟!
تا اونجایی که من می دونم، با این فشار و تو این فشار، همه چی به همه چی ربط پیدا می کنه..!!

ربیع مبارک رفیق قدیمی!
ینی الان حالت خوب نی؟
فشار 7 روی 6...
فشار قلب روی عقل!
پاسخ:
بعد اونوقت چجوریاس که اونی که فشار میاره،آخرش خودش له میشه؟!
۰۴ بهمن ۹۰ ، ۲۳:۱۹ آنتی بیوتیک
آخ گفتی سمنو ُ کــَردی کبابم!!!
.
عاشق شدی؟
پاسخ:
حالا بر فرض محالم که شده باشم، کجاش خنده داره؟!
سلام
آفرین!
یاحق
۰۵ بهمن ۹۰ ، ۰۰:۰۲ زهرا رجایی
بابا عکس...
بابا...
زنده ای!
این مهمه
پاسخ:
زنده بودن انقد مهمه؟؟
۰۵ بهمن ۹۰ ، ۰۰:۴۰ آشیــــــل
تو چرا عوض نمیشی!؟
۰۵ بهمن ۹۰ ، ۰۰:۴۰ آشیــــــل
خب باید می گفتی چه ربطی دارن به هم
پاسخ:
والا هرچی ربط اومد توو ذهنم،تماما مورد منکراتی داشت! گفتم بنویسم اینجا، دوباره ملت بیان یخه ما رو بگیرن!،داستان میشه. کلا بی خیال شدم
سلام

خوب که دقت می کنم می بینم اینا کلن از یه جا نشات می گیرن!سمنو و عشق رو میگم.

پ.ن : فشار ما نرمال است!
7 روی 6 رو اصلا نفهمیدم چیه ؟ کیه ؟

سمنو ؟
عشق ؟
فشار ؟
مورد منکراتی ؟
پاسخ:
7 روی 6 فشار خون بود.
برای مغز یک عدد گاگول خعلی پست پیچیده ای بود!
کنون که آمدیم تابه اوج ها
مرا بشوی با شراب موج ها
مرا بپیچ در حریر بوسه ات
مرا بخواه در شبان دیر پا
مرا بخوان
مرا دگر رها نکن ...
مرا از این ستاره ها ...
جدا مکن ... !
.....
همه چیز یه دور توی ذهنم مرور شد ... همه چیزهایی که هنوزم ادامه داره و خدا کنه که ادامه داشته باشه ...
ممنون ...
سلام
خیلی وقت بود که به این اندازه به مغز و هوش خودم شک نکرده بودم...
البته بعد از خوندم کامنتا یه چیزایی دستم اومد.
حال این روزای خیلیا خوب نیست ، مشکلات زندگی شخصی مون کمه، وضعیت مبهم سرنوشت اینده مون هم اضافه شده.
خدا به هممون رحم کنه.
پاسخ:
همه چی خیلیم خوبه
کوفته
مریضی اینقده میخوری...
بره 7 روی 6
دیوانه
روانی
مجنونتم اصن
ینی تو روحت اساسی
سلام
البته بدون این فشار هم می توان سمنو را به عشق ربط داد!!!
خیر باشد ان شاء الله
یا علی
پاسخ:
خداروشکر
سلام
چطوری؟بهتری؟
پاسخ:
بهتر بودم!
من نمی خندم به فشار هفت روی شش !
پاسخ:
واقعنم خنده نداره
این شدنی است !
۰۵ بهمن ۹۰ ، ۲۰:۲۱ آنتی بیوتیک
خداییش دیگه!!!
.
آخه لَــفظِ "لاو" به روحییت نمیاد!خودتم میدونی.
پاسخ:
هه!
۰۵ بهمن ۹۰ ، ۲۰:۴۶ زهرا رجایی
قبول کن که اگر کشته بودی ام نیلو/ خدا دوباره به این زندگی امان می داد...
بعدنا که یه روزی این شعرو واست خوندم، میفهمی چقد زنده بودن مهمه...
اصولا فرقی ام بین زندگی و زنده بودن نیس
همین چیزی که "هست"... اسمش هیچ مهم نیس

کلی امیدو و آرزو دارم واسه بعد امتحانا...
زهره دیشب خواب اون روزامونو رو دیدم...
صب که پا شدم داشتم دق می کردم از دلتنگی...
اما هیچی به تو و هیچکی نگفتم...
پاسخ:
امروز رفتم مدرسه..
ها !
من فهمیدم !!
۰۶ بهمن ۹۰ ، ۱۸:۱۶ زهرا رجایی
نامرد...
پس احتمالا واسه همون خواب دیده بودم من...
خانوم نصیری هم بود حتما
دیدی ش؟
اون شب اونم توو خوابم بود...
پاسخ:
خیلی لاغر شده بود!
:|

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">