من میخوام بدونم کی میخواد بره اونجاها زندگی کنه. صحرای افریقاس رسما! چرا هرچی کار سخته، تو باید بکنی آخه؟.ای خداااااا ینی اگه من می دونستم گم شدید،... گرچه اون پیام های اون وقت صبح باید مشکوکم می کرد! نمیدونم چرا نفهمیدم.(الان اگر زهرا بود می گفت ما نفهمٍم! :دی)
راستی اگر اون عقاب ها هضمتون می کردن، من می شدم همسر شهید! در راه کسب روزی حلال برای خانواده هضم شده بودید دیگه ؛)
اتفاقا تنها حرفی از دکترفاطمی که با زهرا روش داشتیم هی تاکید می کردیم، همین بود! (با کلی چاشنی مسخره بازی. اصن جای تو و وحید خالی بود بعدش. کلی خوش گذشت با بچه ها)
داشتم فکر میکردم عاشق بودن هم چه مصیبتیه واسه خودش! حالا وسط اون بیابون که آدم تقریبا مطمئنه داره میمیره باید همش فکرش پیش یکی دیگه باشه و نگرانش باشه. خوش به حال خودم که اگر هرجای دنیا بمیرم نه دغدغه ی کسی رو دارم نه کسی نگرانم میشه!!!
سلام یعنی واقعا نقشه برداری می خواد چیکار! شما دفعه بعدی بیا گرگان و ناهارخوران رو نقشه برداری کن. من مثل کف دستم بلدم اونجا رو حداقل اگر هم گم شدیم جنگله و زندگی سخت تر نیست. بعدش تازه مردم رو تو جنگل سکونت بدید که بهتره
ببین چقد این مرد زحمت می کشه برای خانواده!
من میخوام بدونم کی میخواد بره اونجاها زندگی کنه. صحرای افریقاس رسما! چرا هرچی کار سخته، تو باید بکنی آخه؟.ای خداااااا
ینی اگه من می دونستم گم شدید،...
گرچه اون پیام های اون وقت صبح باید مشکوکم می کرد! نمیدونم چرا نفهمیدم.(الان اگر زهرا بود می گفت ما نفهمٍم! :دی)
راستی اگر اون عقاب ها هضمتون می کردن، من می شدم همسر شهید! در راه کسب روزی حلال برای خانواده هضم شده بودید دیگه ؛)