کاش معجزه ای در کار باشد..
سه شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۰، ۰۹:۱۳ ب.ظ
هو
ـــــــــــــــــــــــ
إنی أحبک..
ولا أرید أن أربطک بذاکرة الأفعال الماضیه..
ولا بذاکرة القطارات المسافره..
فأنت القطار الأخیر الذی یسافر لیلاً ونهاراً
فوق شرایین یدی..
أنت قطاری الأخیر..
وأنا محطتک الأخیره..
«نزار قبانی»
بعد از ده ها بار نوشتن و پاک کردن، فقط همین حرف های نزار قبانی توانست آرامم کند..کاش آرامت کند.
۹۰/۱۱/۱۸
نمیخواهم تو را به خاطرهی گذشته پیوند دهم
به حافظهی قطارهای مسافربری
تو آخرین قطاری هستی که شبانه روز سفر میکند
بر شاهرگ دستام
تو آخرین قطار منی
من آخرین ایستگاه تو