بی همگان

چه رنجی ست لذت ها را تنها بردن
و چه زشت است زیبایی را تنها دیدن
و چه بدبختی آزار دهنده ای ست تنها خوشبخت بودن
"علی شریعتی"

«out of sight،out of mind»!؟؟؟

پنجشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۰، ۱۱:۱۰ ق.ظ
هو

________

حافظه ی کوتاه مدت خوبی ندارم.یعنی یک چیزی در حد داغون! اما تا دلت بخواهد حافظه ی بلند مدتم مثل همان ساعت دیواری ای که عمو بیست سال پیش هدیه آورده، خوب کار میکند. یعنی جزئیاتی از گذشته های دورتر به خاطر دارم که هرکس بشنود، تعجب میکند. مثلا همین حالا میتوانم تمام حرفهایی که با سمیرا در راه برگشت به خانه از مدرسه می زدیم را به یاد آورم.دوم ابتدایی بودیم. آن حرفها کار هر روزه بود و چیزهای بی اهمیت. اما خوب یادم مانده. در صورتی که شاید همان موقع حرفهایی که شنبه می زدیم، چهارشنبه فراموش کرده بودم. می فهمی چی میخوام بگم؟... وقتی خواستم پاک کنمت از ذهنم، حرف ها و کارها و رفتارهای گذشته مان اولش  اذیتم نمی کرد. چون دقیقا توی حافظه ام جا نگرفته بود و کدگذاری نشده بود. حالا هرچه بیشتر پیش می روم، خاطرات دارد رسوب می کند و سنگینی. دارد اذیتم می کند. آن موقع داغ بودم شاید. نفهمیدم. حالا اما لحظه به لحظه جلوی چشمم رژه می روید با خاطراتت. هرچه کهنه تر بشود، بدتر هم می شود. مطمئنم. داری سنگینی میکنی توی وجودم. انقدر که وقتی دیلیت می زنم، کلی زمان می برد تا جواب بدهد! تازه بعد هم می گوید نمیتوانم! می گوید این قابل حذف شدن نیست. حتما می دانی چه چیزهایی قابلیت حذف شدن ندارند دیگر؟؟ چه خوش خیال بودم من که به شیفت+دیلیت فکر کرده بودم! با خودم می گفتم شدنی ست... حالا هم می شود ها! اما هزینه دارد. هزینه اش هم خیلی بالاست! گرچه احتمالا هم آخرش باید این هزینه گزاف را بپردازم و ...


ضمیمه


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۰/۱۰/۱۵
بی‌ همگان

نظرات  (۲۹)

خیلی جالب می نویسید...
همچنین اینکه واژه روحی فداه را برای رهبر انتخاب کردید جالب و بهجت انگیز بود...
پاسخ:
برای خودمونم مست کننده ست!
سک سک!اول :دی
.
میفهمم ...
انگار من این پست رو نوشتم
چون شبیه من بود
یادته بت میگفتم من از آثار بلند مدتی میترسم که
الان هیچ اثری ازشون نیست.
ولی این چن وقت کلا حافظم ریخته بهم
از بس ذهنم نمیدونم کجاس...
و همین آثار بلند مدته که باعث میشه من سینماتربیت رو دوست نداشته باشم
آخه یاد فکرام آخرین باری که رفتم میفتم.
پاسخ:
آخرین بار تو چه فکری بودی؟
سلام
خیلی خوب نوشنی... دقیقاً حس و حال این روزها و ماههای منه که انگار میدونم چمه اما نمیتونستم به زیان بیارم... فقط کاش میتونستم به اونی که باید این حرفها رو بگم، بزنم.. اما میدونم نه امروز و نه هیچ وقت دیگه ای نمیشه این حرفارو گفت..
ما را که زندگی ساخت.
خدا کند شما را اندیشه ها بسازد.
خدا کند...
سلام...
۱۵ دی ۹۰ ، ۱۳:۳۴ پشت کوهها
با این اوصاف نباید اصن منو بشناسید !
پاسخ:
شما رو از عالم ذر یادمه!!
اگه وجود خدا بشه "باورت"
خدا یه نقطه زیرش میزاره و
میشه" یاورت"
۱۵ دی ۹۰ ، ۱۳:۴۷ امید صادق
ببخشید اگر حذف نمی شه احتمالا فایلاش هنوز روشنه. باید همه فایلاشو ببندید بعد دیلت کنید. دیگه روش بستن فایلا با خودتون!!!!!!!!!!!!
سلام
متن را خوندم این ابیات خود به خود به ذهن جاری شد.
من از رگبار هذیان در تب پاییز می ترسم
از این اسطوره های از تهی لبریز می ترسم
به شب تندیسهایی دیدم از تاریخ شرم آگین
به صبح از خوابگرد روح وهم انگیز می ترسم
برایم آن قدر از گزمه های شهر شب گفتند
کز این همسایگان, از سایه خود نیز می ترسم
حقیقت واژه تلخیست در قاموس ناپاکان
من از نقش حقیقت های حلق آویز می ترسم
نمی ترسند از ما و من, این تاراجگر مردم
به تاراج آمدند این ناکسان, برخیز می ترسم
برخیز! می ترسم!
یا علی
چیز خوبی نیست این حافظه بلند مدت خوب ... یه جورایی همون آلزایمر پیری می شه ... که خودمم بهش دچارم .
من همینجوری کیلویی فایل ها و عکس ها و صوت ها و همه چیو که لحظه اول فکر کنم به دردم نمیخورن دیلت میکنم . اما جدن وقتایی که میخوام شیفت رو بگیرم قبلش کلی فکر میکنم ! مث خراب کردن پل های پشت سر میمونه ...
عجب !!!
۱۵ دی ۹۰ ، ۱۸:۲۷ آنتی بیوتیک
مشکل ما اینجاست که احساستمون جلوتر از عقلمون میره!!
۱۵ دی ۹۰ ، ۱۹:۳۹ کثافتمند
خدا شانس بده
کاش ما هم خاطرات قدیمی داشتیم باهاتون...
اللهم أدخلنا فی عمق أذهانهنّ...
ابوهریره ای بود!
پاسخ:
ابوهریره چیه؟؟
۱۵ دی ۹۰ ، ۱۹:۴۷ کثافتمند
چی نیست
کیه
همون که حدیث جعل میکرد
این کامنتا چیه دیگه؟
آخرین سینما رو با خودت رفتم جدایی نادر از سیمین
و افکارم و البته یه جوردیگشو هفته بعدش تو کافه تلخ تونسم بت بزنم.
زهره بدم میاد از آدمای که ظاهر خوبی دارن ولی درونشون یک درصده حرفاشون نیست...
نمیشه تشخیصشون داد.
پاسخ:
الان منظورت از منافق کی بود؟
اونروزی که من قهوه تلخ سفارش دادم...
زهره تا دوسال دیگه من یه عالمه بچه دارم
اونوقت تازه میخواد یادت بیاد
بعد منظورم منافق نبود شاید خودشون فکر میکنن درون و بیرونشون یه جوره
شاید خودشون خیلی چیزای دیگه فکر میکنن نمیدونم...
پاسخ:
چه روشنفکر شدی!
۱۵ دی ۹۰ ، ۲۳:۳۷ زهرا رجایی
منم حافظه ی چهروی م داغونه!!

خوبه، این چیزایی که دیلیت نمیشه خوبه...
اصلا خوبه که دیلیت نمیشه...
تورو دیلیت میکنه، ولی خودش نمیشه
خاطره!

پاک کردنی و دفن کردنی نیست!

ریشه می زنه همیشه!

هرجا!

۱۶ دی ۹۰ ، ۰۷:۲۹ مدادتراش
سلام

چه اوضاعی دارند آدمهای دوروبر من!
من باب پاک کردن خاطرات حالا از هر نوع احساسی عاطفیش؛من تا همین دو هفته پیش تو هچل 6 ماهش بودم ولی الان خدارو شکر اوضام بهتره
پس میتونی
ببین فقط ی چیزو از یاد نبر تا وختی ک خودت نخوای تیکه تیکت هم بکنن تو فراموشش نمیکنی
پس باخودت روراست باش! تو خودت نمیخوای فراموشش کنی
چون اون خاطرات رو دوس داری
این یه عالمه بچه رو جدی گفتما
تو هم خوب درس بخون تا خاله ی خوبی براشون باشی
پاسخ:
کی با درس خودن خوب شده آخه؟!
میدونید
این مغز پنهانتون فعال تر از مغز آشکاره
بعد اینکه اصطلاحا چیزی بعنوان رم ندارید و فقط ظاهرا یه کش کوچیک کنار پردازنده ی مغزتون هست که همش تا چنددقیقه نهایتا جواب میده و بیشتر هم ایندکس های اطلاعات گذشته رو نگه میداره و بخاطر اونه که میتونه به آدرس مشخصی بره توی گذشته و فراخوانی کنه و بفرسته به خروجی اسپیکر
البته این پدیده ی نادر باید بیشتر برسی بشه ولی تحقیقات ما این فرضیه را نشون میده

چراپاک کردنش سخته چون کش با سی پی یو باهم هستن و سخته دیگه
پاسخ:
خوشحال میشم نتیجه نهایی تحقیقاتتون رو بهم بگید!!
منم حافظه ی کوتاه مدتم داغانه! بلند مدتم توپ!
فک کنم ما از یه بیماری خاصی رنج می بریم خودمون داغیم حالیمون نیس!
ممنون بابتِ انضمام و قدم‌رنجه.
برای تیتر far from eye , far from heart
۰۱ بهمن ۹۰ ، ۲۲:۳۸ و دنیا هیچ فرقی نکرده است
مثل یه زخم که به ظاهر داشت خوب میشد اما........
نه زخم ها که خوب نمیشن همیشه جاشون میمونه
خوشحال میشم به من هم سر بزنی
اگر با تبادل لینک موافقید خبر بدید
برعکس خواهر گرام تون..ایشون(حامی) کوتاه مدتشون بشدت فعاله البته بلندمدتشون هم خوبه...فک کنم اشون کمک بخوای بد نباشه
البته ناگفته نمونه که اوشون بسیار خبیث تشریف دارن و کمکی بهتون نمیکنن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">