باب ِ پنجم
چهارشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۰، ۰۱:۲۳ ق.ظ
هو
-چون دو واژه به یک معنی-
از ما دوگانه ،
هر یک
سرشار دیگری
اوج یگانگی ...
و امروز
چون دو خط موازی
در امتداد یک راه
یک شهر
یک افق
بی نقطه ی تلاقی و دیدار
حتی،
________
وقتی دو تا آدم یه حرف نزده ای بینشون هست،هیچ حرف دیگه ای نمیتونن با هم بزنن.
.
نامردم اگر برایت نَمیرم!
-- همیشه دوس داشتم یه «بوستان سعدی» هدیه بگیرم! فکر میکنم خیلی حس خوبی داره..
(اینو نگفتم برید برام بوستان بخریدا !)
---بعد نوشت:
دیروز،-چون دو واژه به یک معنی-
از ما دوگانه ،
هر یک
سرشار دیگری
اوج یگانگی ...
و امروز
چون دو خط موازی
در امتداد یک راه
یک شهر
یک افق
بی نقطه ی تلاقی و دیدار
حتی،
در جاودانگی ...
"محمد رضا شفیعی کدکنی"
۹۰/۰۷/۲۷
نامردم اگر دوباره آدم نشوم..