ما کربلا ندیده ها!
دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۲۳ ب.ظ
هو
__
لحظه شماری میکنم برای آن ساعتی که ناباورانه سرم را بالا بیاورم و این رویای همیشگی ام را تحقق یافته ببینم و با دیدن گنبدت، این دل آشوبه ی مدام این روزها و این بی قراری های ساعت های آخر، به آرامشی عمیق بدل شود.
آااااخ.. که چقدر دوستت دارم!
دوستان ِ جان! اگر گاهی این زبان لعنتی کسانی از شما را آزرده، به کرم میزبان این سفر عاشقانه ی ما، ببخشد. که کارمان بدجور گیرتان است!
۹۳/۱۲/۲۵
ای جاااااان...